سرو روان من – دورتان بگردم – همین پیش پایتان – دروغ چرا؟ - واقفید – نوبرانه هایش – در کاممان زقوم بود
اندرونی – زهرمارمان شده بود. ویشگون گرفت – هر غلطی دلت می خواهد- اشکت دم مشکت باشد – وابدهی
تا بگویند پخ بر خود بلرزی –سفر قندهار که نرفته – شگون ندارد پشت سر مسافر هی اشک بریزی
راه برگشنش را شوره زار و نم زار نکن – جایت سبز- پر بیراه نمی گوید – از دلمان در بیاورد
برگه کردن قیصی – گول زنک ها – ساروق می کنیم – مهر و موم کردن – کدبانوگری –
مصع پلو – سر سراغ کردن – ملتفتید که .- خواب بد دیدیم گفت برو توی عمارت برای آب تعریف کن
خواب زن چپ است – اگر به دست من افتد فراق را بکشم – دق الباب کردن – ارابه – جبر روزگار
کلاغ های شوم می خواندند – چهار اسبه کوبیدن – چون ن شوی مرده – نه ماه آزگار
حورالعین در نظرتان نمی آید – بار شیشه داشتن – ملالی نداشته باشید – مدت مدیدی – خط و خبر آوردن
قیّم و قوام –جوشانده به حلقوم چشاندن – رجال – تکدّر خاطری .
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم که در طریق ما کافریست رنجیدن
یارب سببی ساز که یارم به سلامت باز آید و برهاندم از بند ملامت
درباره این سایت